یک داروی مورد استفاده در زنان باردار با سرطان روده بزرگ در فرزندان آن زنان مربوط شده است
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۳۰۹۳۹
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از هلثدی این دارو به نام دیسیکلومین برای درمان نشانگان روده تحریکپذیر استفاده میشود. این دارو در ابتدا ترکیب دارویی به نام بندکتین (Benedectin) به کار میرفت که از دهه ۱۹۶۰ به بعد برای پیشگیری از تهوع و استفراغ تجویز میشد.
پژوهشگران مرکزعلوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در دانشکده بهداشت عمومی هوستون در آمریکا که این بررسی را انجام دادهاند، میگویند یافتههایشان نشان میدهد که رویدادها در ابتداییترین دورههای زندگی – از جمله زندگی درون رحمی- میتواند بر خطر سرطان در چند دهه بعد تاثیر بگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته این پژوهشگرانتا ۲۵ درصد از زنان باردار در میانه دهه ۱۹۷۰ داروی بندکتین را دریافت کره بودند و این دارو ممکن است پیامدهای درازمدت بر روی فرزندان این زنان داشته باشد که تا زمان کنونی ادامه یافتهاند.
این بررسی نشان میدهد که میزان بروز سرطان روده بزرگ در میان بزرگسالانی که در دهه ۱۹۶۰ و پس از آن به دنیا آمدهاند در حال افزایش است. این افزایش نشان میدهد که قرارگیری در معرض این دارو در هنگام بارداری در آن زمان ممکن است اکنون به عامل خطرساز برای سرطان روده بزرگ در فرزندان بدل شده است.
پژوهشگران برای بررسی این موضوع دادهها به دست آمده از «بررسیهای سلامت و رشد کودک»، یک همگروه یا کوهورت چند نسلی شامل بیش از ۱۴۵۰۰ زن باردار را آنالیز کردند. این زنان در فاصله سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۷ در اوکلند کالیفرنیا بیش از ۱۸۷۰۰ نوزاد به دنیا آورده بودند.
حدود ۵ درصد از این فرزندان یا شمار کلی ۱۰۱۴ کودک در هنگام قرار داشتن در رحم در معرض داروی بندکتین قرار گرفته بودند.
میزان بروز سرطان روده بزرگ در میان افرادی که دوران جنینی در معرض داروی بندکتین قرار گرفته بودند، سه برابر بیشتر از افرادی بود که در دوران جنینی در معرض این دارو قرار نگرفته بودند.
پژوهشگران تصور میکنند که دیسیکلومین ممکن است دستگاه گوارش در حال رشد جنین را هدف قرار دهد. برخی از بررسیها نشان میدهند که نوزادان متولدشده از زنانی که در حین بارداری داروی بندکتین را دریافت کردهاند، با احتمال بیشتری در هنگام تولد دارای نقائص دستگاه گوارش هستند.
سازنده داروی بندکتین از سال پس از گزارش مواردی از نقاص هنگام تولد و با توجه به رخ دادن تراژدی ناشی از یک داروی ضد تهوع دیگر یعنی تالیدآمید از ۱۹۷۶ دیسیکلومین را از فرمولاسیون بندکتین حذف کرد.
بیش از ۱۰ هزار نوزاد که در دوران جنینی در معرض داروی تابلیدامید قرار گرفته بودند، دچار بدشکلیها و نقائص اندامی (دست و پا) شدند.
کد خبر 748929 برچسبها زنان - حاملگی سرطان روده دارومنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: زنان حاملگی سرطان روده دارو سرطان روده بزرگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۳۰۹۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دیر پدری و دیر مادری؛ خطر گسست نسلی!
بارداری زنان هر قدر در سنین بالاتری اتفاق بیفتد ریسک بروز اختلالات ژنتیکی را در فرزندان بالاتر میبرد و مادران باردار بالای ۳۵ سال نیازمند مراقبتهای ویژهتری هستند.
به گزارش ایسنا؛ آرمان امروز گزارش داد، کاهش آمار ازدواج در ایران، نشان از یک آسیب چند بُعدی دارد و می توان بالا رفتن سن فرزندآوری در میان زنان و مردان را یک تهدید برای آینده ایران تلقی کرد. زمانی این موضوع تایید می شود که براساس آمارها و طبق اعلام ایرانا، میانگین سن پدر و مادر در اولین فرزندآوری در سال ۱۴۰۲، برابر ۳۲.۱ سال برای پدران و ۲۷.۳ سال برای مادران بوده است. البته این نوک کوه یخ و آمار رسمی است در شرایطی که آمارهای غیر رسمی و آنچه که در جامعه شهری از جمله تهران شاهد آن هستیم و در میان اطرافیان هم دیده می شود، بسیاری از زنان در سن ۳۰ سالگی و مردان در سن به طور میانگین ۳۷ تا حدود ۴۰ سالگی هم تمایلی به فرزندآوری ندارند. همان طور که در این آمار هم آمده است در این خصوص مقدار شاخص در نقاط شهری ۲۸.۱ سال و در نقاط روستایی ۲۴.۴ سال است. بیشترین میانگین سنی مادران در اولین فرزندآوری، در بین استانها مربوط به استان تهران با ۳۰.۸ سال و کمترین آن مربوط به استان سیستان و بلوچستان با ۲۲.۷ سال است.
بارداری زنان هر قدر در سنین بالاتری اتفاق بیفتد ریسک بروز اختلالات ژنتیکی را در فرزندان بالاتر میبرد و مادران باردار بالای ۳۵ سال نیازمند مراقبتهای ویژهتری هستند. این، اما تنها یک روی سکه تأخیر در ازدواج و باروری است و از دست دادن امکان داشتن فرزندان بیشتر با افزایش سن نخستین بارداری زنان بعد از ازدواج موضوع دیگری است که در نهایت روی رشد جمعیت کشور تأثیری منفی بر جای خواهد گذاشت و موجب افزایش خانوادههای تک فرزند میشود.
چندی پیش در گزارشی آمد: «اصولا هر مرد ایرانی در زندگی دوست دارد پدری را تجربه کند. البته این برای هر فرهنگ، اقلیم و نظام سیاسی که مرد در آن رشد پیدا کرده است، صادق است. مثلا در آمریکا حدود ۸۷درصد از مردان آمریکایی علاقهمند هستند، پدری را تجربه کنند. در کشورهای اروپایی مثل آلمان حدود ۷۵درصد، در بلژیک حدود ۸۴درصد در سوئد حدود ۷۲درصد از مردان تمایل به فررزندآوری دارند. مردهای ایرانی بسیار فرزندخواه هستند و بسیار دوست دارند که پدر شدن را تجربه کنند. میزان فرزندخواهی مردان ایرانی از بسیاری از کشورها بیشتر است. درباره تعداد فرزندان نیز مردان ایرانی تمایل دارند که بیش از سه فرزند داشته باشند. این آمار بینظیر است. یعنی از هر ۱۰مرد ایرانی شش مرد علاقهمند است که بیش از سه فرزند داشته باشند.»
گسست نسلی، مهمترین پیامد افزایش سن فرزندآوری
اما در ادامه به سراغ رسول قبادی؛ جمعیتشناس و جامعه شناس رفتیم. وی در این رابطه می گوید: «بس بودن فرزندان»، «نداشتن درآمد کافی»، «نبود مسکن مناسب» و «نگرانی از تأمین آینده فرزندان» چهار دلیل برجسته برای گرایش نداشتن به فرزندآوری است؛ این نتایج همسو با نتایج پیمایش کشوری زندگی خانوادگی در ایران است که بر پایه آن «نگرانی از آینده فرزندان»، «سخت بودن تربیت فرزندان» و «ناتوانی از تأمین هزینههای فرزندآوری» برجستهترین عوامل ذکرشده بهعنوان محدودیتها و بازدارندههای فرزنددار شدن هستند.
وی در ادامه به عامل غیرمستقیمی در افزایش سن مادری که تأثیر چشمگیر داشته است، اشاره می گوید و می افزاید: افزایش سن مادری پیامدهای اجتماعی و فرهنگی نیز در پی دارد؛ به این معنا که با افزایش فاصله میان پدر و مادر و فرزند، پیوند میاننسلی میان آنها بهدرستی برقرار نمیشود؛ این موضوع علاوه بر دشوار کردن مسیر تربیت، زمینهساز پدیدار شدن ناسازگاری میان فرزندان و پدر و مادر میشود!. زمانی سختتر میشود که بدانیم در دو دهه گذشته میانگین زمان گفتگو میان اعضای خانواده از ۲ ساعت به ۲۰ دقیقه کاهش پیدا کرده است(!) به این معنا که ظرفیت تبدیل اختلافات خانوادگی با برخورد مناسب به عامل رشد افراد خانواده، دچار سستی شده است.
وی در پایان می افزاید: دو گونه راهحل را در این زمینه پیشنهاد کرد؛ گونه نخست راهکارها بر پایه از میان بردن موانع و کاهش فاصله نسلی میان پدرومادر و فرزندان است؛ در سوی دیگر و بر پایه گونه دوم، راهکارها باید در راستای تقویت آموزش زوجین و توانمندسازی آنها در فرزندآوری و تقویت گفتگو میان اعضای خانواده باشند.
انتهای پیام